کیسه صفرا در زیر لوب چهارم کبد و چسبیده به آن در طرف راست و بالای شکم قرار گرفته است. طول آن در حدود ۸-۷ سانتیمتر و حاوی ۸۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر مکعب صفرا است. یک لوله باریک به نام مجرای سیستیک، کیسه صفرا را به مجرای اصلی کبد وصل میکند. صفرا که در کبد ساخته شده و در هضم غذا نقش مهمی به عهده دارد توسط مجرای اصلی صفرا یا کلدوک، وارد قسمت اول روده باریک میشود. کیسه صفرا یک مخزن ذخیره برای صفرا نیست. صفرا مرتباً در کبد ساخته میشود. پس از خوردن غذا، کیسه صفرا منقبض شده و صفرا را در داخل روده تخلیه میکند. این انقباض در اثر تحریک هورمونی توسط هورمون کلهسیستوکینین است.
بیشترین مشکل کیسه صفرا سنگ صفرا است که این سنگ به دلایل مختلفی همچون بر هم خوردن نسبت کلسترول موجود در صفرا و بعضی از عواملی که مانع رسوب کلسترول داخل صفرا میشود ایجاد شده و بروز مشکل برای افراد را به همراه دارد.
در شرایطی که ترشح کلسترول بیشتر شود، کلسترول موجود در صفرا افزایش یافته و رسوب کلسترول را به همراه دارد. رسوب کلسترول به تدریج روی هم انباشته شده و سنگ صفرا را ایجاد میکند و در صورتی که این سنگها متراکم شود سبب ایجاد سنگ بارزتر در صفرا میشود.
التهاب مزمن مخاط کیسه صفرا به علت سنگ یا عوامل دیگر بروز میکند و ضمن تغییرات مخاطی، افزایش ضخامت جدار کیسه صفرا نیز عارض میشود. علل غیر سنگ شامل آدنومیوماتوز، پولیپ، کلسترولوزیس کیسه صفرا و عملکرد نادرست (دیس فانکشن) کیسه صفرا میباشند.
تکرار دردهای ناشی از سنگ به فرمی که در کولیک صفراوی بروز میکند. به خصوص در مواقع حمله درد، حساسیت یا درد خفیف لبه دندهای در نقطةه مرفی (محل کیسه صفرا) ممکن است دیده شود. علایم آزمایشگاهی بروز نمیکند اما در سونوگرافی ممکن است ضخامت جدار کیسه صفرا به همراه سنگ دیده شود.
سونوگرافی دقیقترین تست تشخیصی برای سنگ صفرا و کلهسیستیت است. در حضور علایم بالینی تیپیک، دیده شدن سنگ و تغییرات جدار کیسه صفرا در سونوگرافی برای تشخیص کافی است. در علایم غیر تیپیک، اول باید تشخیصهای افتراقی را به طور کامل بررسی کرد.
درمان انتخابی سنگ صفراوی علامتدار، عمل جراحی کلهسیستکتومی است مگر اینکه به علل طبی برای بیمار امکان عمل جراحی نباشد که در این بیماران، درمان طبی با اورسودئوکسی کولیک اسید انجام میشود. البته در بیمارانی که به علل موقتی دچار سنگ صفرا شدهاند (مانند دوره بارداری و زایمان) و مبتلا به عوارض سنگ نشدهاند نیز میتوان یک دوره کوتاه مدت درمان طبی انجام داد. این دارو با دوز ۶۰۰ میلیگرم روزانه در سنگهای کلسترولی (غیر اوپاک و قطر کمتر از ۱۰ میلیمتر) به شرط فانکشن داشتن کیسه صفرا و طی ۱۲-۶ ماه در ۵۰ درصد از بیماران اثر کرده و سنگ حل میشود و در بیماران با علل غیر موقتی، با دوز کم برای تمام عمر ادامه مییابد. باید در نظر داشت این درمان در سنگهای صفراوی با جنس غیر کلسترولی و نیز در موارد عفونت حاد کیسه صفرا و برخی شرایط دیگر، نه تنها مؤثر نیست بلکه میتواند خطرناک نیز باشد.
از سوی دیگر، کوچک کردن قطر سنگ کیسه صفرا به حدی که بتواند به داخل لوله صفرا (کلدوک) مهاجرت نماید، از نظر علمی توصیه نشده است. چون با این مهاجرت و افتادن سنگ به داخل کلدوک، یک عمل (کلهسیستکتومی) ساده به دو عمل تبدیل میشود که یکی همان برداشتن کیسه صفرا و سنگهای آن (کلهسیستکتومی) است و دیگری تمیز کردن سنگهای کلدوک یا لوله صفراوی است که باید از طریق عمل جراحی (باز یا لاپاروسکوپی) و یا به روش آندوسکوپیک (ERCP) صورت گیرد که خود نه تنها از نظر هزینه بیشتر از یک عمل جراحی ساده برداشتن کیسه صفرا است بلکه میتواند برای بیمار خطرات جانی داشته باشد.
از طرفی، سنگ شکنی (نظیر آنچه که در سنگهای کلیه با استفاده از دستگاه سنگ شکنی صورت میگیرد) در مورد سنگ کیسه صفرا بکار نمیرود. علت آن، تبدیل یک سنگ بزرگ در داخل کیسه صفرا به سنگهای کوچکتر است که میتوانند به داخل لوله صفرا وارد شده و مشکلات سنگ لوله صفراوی به همان صورت که قبلاً ذکر شد را ایجاد نماید.